(چهار مرد دور میز گردی نشسته اند )

مرد اول: ما باید به گزینه 1 رای بدیم

مرد دوم: به نظر من رییس جمهور باید خوشتیپ و با ابهت باشه باید بهش بیاد باید ریاست تو خونش باشه گزینه 2 از همه با کلاس تره

مرد سوم: چی می گی احمق جان! رییس جمهور باید مخش کار کنه قیافه به چه درد من و تو می خوره باید کارایی داشته باشه مدیریت گزینه 3 فکرای خوبی تو سرشه

مرد چهارم: گزینه 4 اصلح تره خودم شنیدم؟

مرد اول: از کی شنیدی؟

مرد دوم:لابد از یه آدم مهم

مرد سوم: یا یه منبع موثق

مرد چهارم:آره از ما بهتر می فهمه چی به چیه

مرد اول: مگه چی به چیه؟

مرد دوم: یعنی ما نمی فهمیم چی به چیه؟

مرد سوم: داری به شعور ما توهین می کنی؟

مرد چهارم:من فقط نظرمو گفتم

مرد اول: ولی تو نظر اونو گفتی

مرد دوم:(عکسی از جیب خود بیرون می آورد) ببینید ریاست تو نگاش موج می زنه قد بلند هیکل 20 همه ازش حساب می برن

مرد سوم: من شنیدم گزینه 3 از آزادی حرف می زد ...فضای باز سیاسی فرهنگی شایدم اجتماعی

مرد چهارم: آزادی باید مشروط باشه

مرد اول : مشروط به چی؟

مرد دوم : لابد به شرط چاقو! مگه آزادی هندونس مرد حسابی؟

مرد سوم: آزادی بیان آزادی فکر اندیشه می گن می خواد سانسورو حذف کنه

مرد چهارم: که زن و بچمون بشینن پای فیلمای مبتذل صحنه دار!

مرد اول: (با خنده) بدم نیسا ولی گزینه 1 بهتره ما باید رایامونو یکی کنیم تا بهترین گزینه بیاد بالا اونم گزینه اوله

مرد دوم: نا سلامتی دور هم جمع شدیم که رایامونو یکی کنیم مگه گزینه 2 چه ایرادی دارد؟ صلاحیتم داره جوونم هس پر انرژیه

مرد سوم: سیاسته داداش بچه بازی که نیس سرنوشت ما بسته به این انتخابه گزینه 3 سیاست رو می فهمه سر نترسی هم داره

مرد چهارم : ما باید خط فکریمونو با بقیه هماهنگ کنیم باید از ارزشامون پاسداری کنیم گزینه 4 گزینه بقیه ست

مرد اول: بقیه؟

مرد دوم: لابد از ما بهترونو میگه

مرد سوم: نباید اشتباهات گذشته رو تکرار کنیم ما نیاز به تحول داریم

مرد چهارم: پای مملکت وسطه منافع ملی ما فقط با گزینه 4 به کمال می رسیم

مرد اول: ببینید دوستان ما نیومدیم اینجا که با هم بجنگیم فقط می خوایم بهترینو انتخاب کنیم همیشه گزینه معتدل تر گزینه بهتره نه اینوری نه اونوری میانه رو

مرد دوم:مرد اول مملکت آبروی یه کشوره باید ابهت و شخصیت داشته باشه گزینه 2 عزیزان

مرد سوم: چی بگم والا راه است و چاه و دیده بینا و آفتاب...

مرد چهارم: صلاح مملکت ای دوست خسروان ! دانند

مرد اول: نه رومی روم نه زنگی زنگ ! اعتدال عزیز من

مرد دوم: هر کسی را بهر کاری ساختند قدرت باید تو خونش باشه باید بهش بیاد!

....

پایان